مسایل ومشکلات اشتغال فارغ التحصیلان رشتۀ ترویج وآموزش كشاورزي
مسایل ومشکلات اشتغال فارغ التحصیلان رشتۀ ترویج وآموزش كشاورزي1) کمبود تخصص کافی در انجام امور کشاورزی توسط فارغ التحصیلان رشتۀ ترویج 2) باور نداشتن ترویج در رده های سطح بالا نظیر مدیران و وزیران 3) داشتن اطلاعات پراكنده 4) داشتن اطلاعات كم و مهارتهاي كم در زمينه هاي مختلف علوم كشاورزي 5) دانشجویان گرایشهای دیگر رشته های کشاورزی در بخش ترویج مشغول بکار هستند 6) دانشجويان ترويج دربخش غيردولتي به علت ناكافي بودن مهارتهاي تخصصي (زراعت و...) ودربخش دولتي به علت عدم توانايي دربه كارگيري مهارتهاي آموخته شده ترويجي با مشكل وسرخوردگي مواجه شده مجبوربه كسب اطلاعات دربخش هاي ديگر ميباشند. 7) به علت عدم توجه به اثرات آموزش درافزايش عملكرد و آگاهي كشاورزان اين واحد متأسفانه دربخش دولتي هرروزه با خيل بيشماري از كارمنداني روبروست كه به علت كارسخت و عدم تفقد مسئولين به اين امر درخواست انتقال به واحدهاي ديگر را دارند . 8) ترويج بس كاري مشكل بوده نيازبه توانايي دربرنامه ريزي و بازخورد جهت اطلاع عموم ازنتايج واثار آن دارد. 9) ناشناخته بودن این رشته در سازمانها و ادارات 10) عدم شناخت(حتي به صورت كلي)مسئولين ومديران رده هاي پايين ومياني از نقش ورسالت ترويج 11) عدم حمايت از كار آزاد فارغ االتحصيلان ترويج درزمينه هاي مختلف ترويج وآموزش 12) نداشتن سرمايه كافي براي خوداشتغالي و عدم حمايت دولت 13) وجود قوانين و مقررات نامناسب و بسيار محدود كننده براي شروع كسب و كار مستقل 14) عدم همكاري و حمايت از فارغ التحصيلان براي راه اندازي كسب وكارهاي جديد توسط دولت و بانك ها و ديگر شركت هاي خصوصي 15) عدم همكاري اساتيد با بازار كار و دانشگاهها 16) تعداد پذیرش دانشجویان ترویج دردانشگاهها ریادترازحدنیازاست 17) مهارت نداشتن در بخش هاي تخصصي كشاورزي مانند باغباني، زراعت و .... 18) نداشتن امكان اشتغال در بخشهاي خصوصي 19) نداشتن امكان كارآفريني به نداشتن يك مهارت مشخص 20) مشخص نبودن جايگاه ترویج در بین سایر رشته های کشاورزی 21) کم بودن مهارتهای عملی فارغ التحصیلان ترویج نسبت به سایر رشته ها 22) واگذاری کارهای ترویجی به فارغ التحصیلان غیر ترو.یجی 23) عدم ایجاد اشتغال پاره وقت مرتبط با رشته تحصیلی همزمان با تحصیل. 24) رشته تحصیلی ترویج انگیزه لازم را برای آینده شغلی مناسب ایجاد نمی کند. 25) در دوران تحصیل روابط دانشجویان با اساتید رسمی و خشک (مخصوصاً در دوران لیسانس) است 26) مغفول ماندن خواسته ها و مسائل و نیازهای دانشجویان) برخی اساتید وظیفه دانشجو را فقط درس خواندن می دانند( 27) بها ندادن سياستگزاران و برنامه ريزان به رشته ترويج و آموزش كشاورزي در ايران 28) وجود سوگيري ها و جهت گيري ها در اشتغال و استخدام افراد 29) شان پايين رشته كشاورزي در كشور 30) نبود سازوكارهاي شناسايي و معرفي فرصت هاي شغلي جديد در بخش كشاورزي 31) عدم وجود مهارت هاي كارآفريني در فارغ التحصيلان 32) بیکاری استهلاکی، یعنی افرادی با تخصص دیگر به جای متخصص ترویج کار می کنند. 33) نیاز به متخصص ترویج در نزد مسئولان رده پایین با اهمیت جلوه نمی کند. 34) برنامه ها از بالا به پایین است و نیازی به کشف مشکلات کشاورزان نیست و خلاء کارشناس ترویج حس نمی شود. 35) نداشتن سرمايه کافی برای ايجاد خوداشتغالی 36) عدم حمايت دولت و موانع بوروکراسی 37) كمبود اعتبارات مالي و سرمايه كافي جهت ورود فارغ التحصيلان به بخش خصوصي 38) عدم همكاري اساتيد با دانشجويان درزمينه اشتغال 39) عدم داشتن علاقه و انگيزه كافي دانشجويان ترويج 40) در سیاستهای کلان رشته ترویج کشاورزی جایگاه مشخصی ندارد. 41) عدم همکاری شرکتهای دولتی در دادن اطلاعات جهت امجام طرحهای تحقیقاتی 42) عدم همکاری شرکتهای خصوصی در انتقال.تجارب به افراد مبتدی عوامل فوق رامیتوان درچندموردزیرخلاصه کرد: 1) محدودیتهای نگرش منفی و عدم شناخت مدیران رده بالا نسبت به ترویج وفعالیتهای ترویجی 2) محدودیتهای پایین بودن سطح مهارتهای فنی وعملی دانش آموختگان ترویج درزمینه کشاورزی 3) محدودیتهای مربوط به تئوری بودن برنامه های درسی دانشگاهی وعدم ارتباط آن با بازار کار 4) محدودیتهای بکارگیری افراد فاقد تخصص ترویج درپستهای ترویجی 5) محدودیتهای کارآفرینی وخوداشتغالی 6) محدودیتهای ورود دانش آموختگان به بخش خصوصی 7) محدودیتهای عدم تناسب بین تعداد دانش آموختگان و مشاغل موجود 8) محدودیتهای در برنامه ها ی دولت 9) محدودیتهای در عدم ارتباط بین دانشگاه و بازارکار 10) محدودیتهای عدم انگیزه نسبت به آینده شغلی ترویج 11) محدودیتهای عدم تبیین جایگاه ترویج 12) محدودیتهای شهری بودن دانش آموختگان