توفانهاي موسمي (Monsoon)
از زمان باستان، دريانورداني كه در شمال اقيانوس هند كشتيراني ميكردند، با واژهاي خطرناك آشنائي داشتند. بارانهاي موسمي تابستان كه پيرامون شبهقاره هند، به ويژه خليج بنگال را توفاني و نا امن ميساخته و دامنه آن، حتي در برخي موارد به قلب درياي پارس هم كشيده ميشده و در چند مورد مركز ايران را هم تحت تاثير قرار داده است. (سيل امامزاده داوود 1336)
در خردادماه و در حاليكه نيمكره شمالي به سوي تابستاني سوزنده پيش ميتازد، در شبه قاره هند گوئي زمستان آغاز ميشود. گرمائي دهشتناك و مرگآور توسط باراني سيل آسا به نام مانسون يا توفانهاي موسمي قطع شده و زندگي در اين سرزمين را امكان پذير ميسازد.
خط استواي هواشناسي ITCZ كه بر خلاف استواي جغرافيايي ثابت نيست و به شدت متغير است، بر روي فلات تبت مستقر شده و شبه قاره هند را كه از ديدگاه جغرافيايي در نيمكره شمالي قرار دارد، از ديدگاه هواشناسي در نيمكره جنوبي قرار ميدهد.
سرچشمه اصلي نيروي مانسون
همانند كليه سيستمهاي اقيانوسشناسي و هواشناسي در سياره زمين، مانسونها هم نيروي اصلي خود را از خورشيد ميگيرند. كموبيش حدود 30% از انرژي خورشيدي كه به سطوح بالاي جوي ميرسد، بهوسيله سطوح فوقاني ابرها و سطح زمين به فضا بازتاب ميشوند. مقدار بسيار كمي از آن نيز بهوسيله جو جذب ميشود. تضاد و تقابل فصلها در دو نيمكره شمالي و جنوبي، موجب حركت آرام هوا از نيمكره زمستاني به سوي نيمكره تابستاني، به وسيله گراديان افقي فشار و نيروي عمودي شناوري از اختلاف درجه حرارت، ميشود.
اما آب و خشكي، به مقدار يكسان انرژي دريافتي از خورشيد، دو واكنش متفاوت نشان ميدهند. دودليل براي اين تفاوت ذكر شده است. نخست اينكه دماي ويژه آب دو برابر دماي ويژه خاك است، يعني با مقدار مساوي انرژي دريافتي، خاك دو برابر آب گرم ميشود. دليل دوم، كه از دليل نخست بسيار مهمتر است ايناستكه، گنجايش مؤثر دما، (توانايي يك ماده براي نگه داشتن گرما)، براي اقيانوسها بسيار بيشتر از قارههاست.
در فصل زمستان، خشكي بيش از انرژي كه از خورشيد دريافت ميكند، انرژي به هوا گسيل ميكند. گرمائي كه در تابستان پيش در ژرفاي خاك ذخيره شده بود، اينك به سطح زمين ميآيد. ازآنجاييكه در اقيانوس، گرماي بيشتري ذخيره ميشود، در زمستان سطح آن كمتر سرد ميشود.
منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )