آموزش نيروي انساني براي ترويج و آموزش كشاورزي
در طی چند دهه اخير در همه ممالک جهان تقاضای آموزش عالی رو به فزونی رفته و شمار فارغ التحصيلان مدارس متوسطه که به دانشگاهها گرايش داشته اند به ميزان تعجب آوری چندين برابر گنجايش ظرفيتهای پذيرش دانشگاهی بوده است.در سال 1975 بنابر برآوردهای سازمان خواروبار جهانیFAO  ، کشاورزی وسیله معیشت نیمی از افراد ساکن در سیاره زمین بوده است. و اما در ایران نظام آموزش عالی کشاورزی غالبأ نظام آموزشی مخصوصأ آموزش کشاورزی نظامی جداگانه بوده و تحت تأثیر تقلید از نظامهای آموزشی دیگر کشورها می باشد و معمولأ با شرایط محلی لازم در این زمینه انطباق نیافته است و نتیجه آنکه با اضافه شدن مسائل مربوط به کمبود اعتبارات و تجهیزات متأسفانه منجر به رشد ناقص و بعضأ منفی در بخش تحقیقات و آموزش شده است و در این بین شفاهی و خطابه ای شدن اقدامات لازم و ضروری در این زمینه باعث خستگی جمعیت دانشجویی ، افت تحصیلی و سیاست زدایی گسترده در این زمینه شده است.و اما این مسائل نه تنها از بار وظایف آموزش عالی کم نکرده است، بلکه در کنار پدیده انفجار جمعیت دانشجویی در چند دهه اخیر آموزش عالی با راه اندازی دانشگاه ها و تحولات ساختاری در الگوهای دانشگاهی قرون وسطایی ، رسالت نوینی نیز پیدا کرده است که آن را دچار چالشها و تغییرات اساسی در نقشهای فعلی خود می کند. به هر حال  در رویارویی گسترده نظام آموزش عالی با این چالشها اینطور به نظر می رسد که اهداف نظام آموزشی جاری ، نامطمئن و پیچیده هستند (Ivan Illich  ) ، حتی با اینکه شاهد تلاشهایی در راه « رنگ باختن » ساختار سنتی باشیم نمی توان به راحتی انکار کرد که  این جهش عددی در افزایش ظرفیتها و پذیرش دانشجو ظرف سی سال گذشته با نرخ 7 و 8 درصد در سال که شعله های آن امروزه رو به فروکش است باعث تغییر در طبیعت تاریخی آموزش عالی و تأثیر بر تغییر نگرش مدیران و صاحبنظران نشود ( کتاب سال آمار آموزش عالی).این انفجار آماری، تخصصی شدن و متفاوت شدن نظامهای تحصیلی ، توسعه مسئله مطالعه و تحقيق را در زمينه عمق انديشه و بينش علمی دانشجويان و شناخت استعدادهای بالقوه آنها و توجه به جنبه های عاطفی و شخصيت افراد حتی سنجش توانشهای روان حرکتی و نهايتأ مهندسی عوامل انسانی مؤثر بر يادگيری به ويژه در رشته های کاربردی از جمله کشاورزی اجتناب ناپذیر می نماید